… بدانکه دعا به چیزی میگویند که در آن طلبی و درخواستی باشد، مثل اللهمّ صلّ علی محمّد و آلِ محمّد (که از خدای متعال درخواست میکنیم که بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت و برکت فرستد). و ذکر به چیزی میگویند که در آن طلب و درخواستی نباشد (فقط حمد و ثنا و تسبیح خدای متعال باشد)، مثل سبحانَ الله و الحمدُلله و لا اله الا الله و الله اکبر. و ورد – چنانکه نقل شده است – به چیزی میگویند که انسان (بسیار بگوید و) با آن انس بگیرد، هر دعایی و ذکری که باشد.
سپس بدانکه افضل اعمال – بنابر آنچه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در جواب سؤال حضرت علی علیه السلام فرمود – پرهیز از حرامهای خدایی است (هر چه در دین حرام شده است، از کردار و رفتار و گفتار). و افضل عبادتها – چنانکه در روایت آمده است – سخت ترین و دشوارترین آنهاست. ممکن است بگوییم، اخلاص در نیّت اینچنین است (پس باید در این باره کوشش بیشتری کرد). بعد از نیّت خالص، افضل عبادتها نماز است، و روزه، و پرداخت زکات، و انجام دادن فریضهی حج، و جهاد در راه خدا، و امر به معروف، و نهی از منکر، و قبول ولایت (ولایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و خاندان او). و ولایت، کاملترین و تمامترین همهی آنهاست. (که کامل شدن و تمامیّت یافتن آنها نیز به آن است).
و از میان دعاها افضل از همه، صلوات است و سلام کردن بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم، سپس دعای کمیل، و دعای سحر، و دعای افتتاح، و دعای سمات.
و از میان ذکرها، افضل از همه، خواندن قرآن است و تسبیحات اربعه، و تسبیحی که در «صحیفهی سجّادیّه» آمده است (دعای دوم، و ظاهراً سوم و چهارم) و امثال آنها مانند ذکر رکوع، و ذکر سجده، و کلمات فرج، و زیارتها بویژه «زیارت عاشورا»، و سجده مطلقاً (یعنی در همهی احوال بویژه سجدهی طولانی که در روایات بسیار تأکید شده است، در نماز و بعد از نماز و در سحرها، و بین الطّلوعین، و اوقات و احوال دیگر و با ذکرهای خاص یا هر ذکری که بداند. و اگر بشود بر روی خاک تمیز یا تربت حسینی)، و ذکر تشهّد (شهادتین – با توجّه به معنای آنها و خالی ساختن دل از هر چیز دیگر) و سلامهای نماز.
و از سورههای قرآن، از همه افضل، سورهی «یس» است، و سورهی «تبارک»، و سورهی «طه»، و سورهی «نور»، و سورهی «توحید»، و سورهی «فَلَق»، و سورهی «ناس» و سورهی «قدر».
و از میان آیات قرآن، آیهی «آمن الرسول…»، و «آیة الکرسی»، و آیهی «قُل اللهمّ مالکَ المُلک»، و آیه «سَلامٌ قولاً مِن ربِّ رحیم»، و آیات آخر سورهی «حشر»، و «ایّاکَ نَعبُدُ و ایّاکَ نَستَعین» (و بخصوص در نماز از توجّه قلبی به هنگام گفتن این آیه غفلت نکند)، و «سُبحانَ ربّک ربِّ العزّةِ عمّا یَصِفُون وَ سلامٌ علی المُرسَلین، وَ الحمدُللهِ ربِّ العالمین»، و سورهی «فاتحه» که همان سَبعُ المَثانی است – چنانکه در روایت آمده است – و احتمال دارد که قرآن نام بقیّهی سورهها باشد (یعنی عنوان «سَبعُ المَثانی» خاصّ «سورهی حمد» باشد). و اذن و اجازه (از عالمان معنیگرای عامل و عابد و زاهد و مجاز، و اهل ذکرِ استاد دیدهی متشرّع متعبّد صحیح العقیده و صحیحُ العَمل، نه هر مدّعی و مجیز…) در همه (و در تأثیر کامل آنها) شرط است – چنانکه مخفی نیست، (با استناد به آیهی) «فی بُیُوتٍ أذِنَ اللهُ أن تُرفَعَ و یُذکَرَ فیهَا اسمُه»…
و السلام
موسی الحسینی
در بالای صفحه، بیتی آمده است از قصیدهای سلمان ساوجی:
چیزی که خلاص تو در آن است خلوص است
باقی همه اجزای تو قیدند و حبایل.
مطلع قصیده این است:
رفتند رفیقان و رسیدند به منزل
در خواب غروری تو هنوز ای دل غافل
و بیتی آمده است از قصیدهای از ناصر خسرو:
حکمت آموز وهنر جوی، نه تعطیل که مرد
نه به نام است همی، بلکه به معنی است حکیم
در برخی نسخهها ضبط مصرع دوم اینگونه است:«نه به نامی است تهی…»، و مطلع قصیده این است:
ای دل و هوش و خرد داده به شیطان رجیم
روی برتافته از رحمت رحمان رحیم
منبع: مکتب تفکیک، صص 202 – 199
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.