متن سخنرانی و بیانات سیده فیروزه حافظیان در پیش‌همایش عرفان اسلامی و سلوک معنوی علامه سید ابوالحسن حافظیان دانشگاه تهران 1394

بسم الله الرحمن الرحیم

«إنَّ اللهَ عَالِمُ غَیبِ السَّمواتِ وَ الْأرضِ إنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُور»؛

خدا به اسرار غیب آسمان‌ها و زمین داناست و به افکار و اندیشه‌ی دل‌ها هم کاملا آگاه است.(آیه ۳۸ سوره مبارکه فاطر)

با کلام خداوند متعال آغاز می‌کنم و او را شاکرم.

به روح آگاه پدربزرگوارم، آن نَفْس خداجو و خداگوی درود می‌فرستم که نخستین درس ایشان به ما توکّل به ذات احدیت بود و با اتّکال بود که توانستیم در مسیری خورشیدی که این بزرگان بی‌ادعا پیمودند و به پیرامون خود نور بخشیدند، ذره‌وار راه یابیم و با توکّل و توسّل است که در ادامه ‌ی این راهیم و باور داریم که می‌توانیم به صراط الهی بپیوندیم مسیری اعجاب انگیز که تا شبه قاره هند می‌رسد.

و سلام مریدانه‌ی خود را به ساحت استادان فرهیخته و صاحبنظران عارف و نکته پردازان مخلص و بی ریا ابراز می‌دارم. نوشتارهای بلیغ و سخنان فصیح این بزرگان مرا با ابعاد شخصیتی علامه بیشتر آشنا کردند و هدایت و گرمی به جان و قلمم بخشیدند. بر سر صحبت بزرگان مرتبط با پدر نشستن و به خاطره‌ها و بیانات آنان گوش دل سپردن و به تصویرهای نادیده چشمِ دقت گشودن و از روح والای ایشان مدد جستن به من امید پیگیری و رسیدن به مقصد و نیت بخشید.

گاه در خاطرات مردم چه آنان که کرامت بر آنان واقع شده و چه آنانی که به روایت مستند، کرامات و سلوک نفسانی و روحانی آن را دریافته‌اند به انوار پر جاذبه حقایقی برمی‌خوریم که مصداق کلام دانشمند گرانقدر استاد علامه محمدرضا حکیمی درباره ایشان است: «آقای حافظیان را هر کسی درک نمی‌کند، انسان باید از عالم مُلک به در آید و در عالم بالا جای بگیرد تا بفهمد کارهای ایشان و خارق عادت او چه بود. کرامات و اخلاق حسنه ایشان در السنه مردم است باید همت گماشت و شهر به شهر، خانه به خانه در شهرهای ایران، هند، پاکستان و کشمیر رفت و آنها را ثبت نمود و بعد بلکه بشود آشنایی مختصری نسبت به ایشان پیدا کرد. ایشان از نوادر روزگار بودند.» و چه علامه حکیمی بجا و حکیمانه گفته‌اند.

آری! حافظیان این عالم و عارف راستین از نوادری بودند که با تمام توان، در جان بخشیدن به حفظ ارزش‌های اسلامی و انسانی کوشیدند و تا پای جان به خلق خدمت نمودند و در راه خدمت به حق تلاش کردند و با کسب فیض درخشش و تابندگی به دور از غوغای ثروت و شهرت در مسیر الهی بار بزرگ تکلیف را به سر منزل مقصود رساندند.

تکالیف ایشان در چارچوب‌های علمی، فکری و سلوکی که همه برگرفته از قرآن، احادیث و تذهیب نفس بوده و مطابق قواعد شرع انجام یافته است.

حقا که اینان وارثان صالح اجدادشان و انبیاء بودند که نسبت آنان به پیامبران می‌رسد و به اذن الهی به کرامات اعجازگونه توفیق یافته اند. درجاتشان عالی تر باد.

تحقیق در کارهای پدر را بطور جدی از سال ۱۳۸۵ شروع کردم و از سال ۱۳۸۸ نشست‌های درون و برون مرزی به گستره آگاهی و مطالب درباره ایشان افزود و سرعت قدومم را باعث گشت. باور نمی‌کردم که روح والایشان ناخودآگاه مرا اراده و همت می‌بخشد.

استادان متبحر و دانشمند که شناخت و آگاهی به کارهای علمی و سترگ ایشان داشتند به اینجانب تحقیق و تصنیف و تالیف کتاب را تکلیف دانستند که با توجه به این امر مهم تحقیقات انجام شده بررسی و بازنویسی و ویرایش شد و با مقابله ماخذ و منبع درج گردید.

این وظیفه را نه من بلکه اساتید دانشگاه‌های ایران و هندوستان مسئولانه و مشتاقانه با رهنمون کردن، یاریم دادند. مقالات رسیده از شاگردان و ارادتمندان ایشان و جدیت‌های این بزرگان چنان تاثیرگذار بود که دقت و توجه مرا مضاعف مینمود.

احساس می‌کردم پدر «هو هو کنان» نظاره می‌کنند تا فضای معرفت و عرفان را جلوه‌گر سازند و به اندیشه‌هایم مجال حضور می‌‌بخشند تا بار و بر پر برکت آن را در فردائی دیگر باور کنم. خدا می‌داند به اذهانی راه می‌یافتم و دل به گنجینه‌هائی می‌سپردم که حتی در خیال خویش تصورش را نمی‌نمودم و کتاب «حافظ اسرار»، سلسله مقالات و ارج‌نامه‌ی این عارف واصل ره آورد این مسیر عرفانی بود و بعد …

گروه اولیه تحقیق علامه حافظیان شامل چهار نفر در سال ۱۳۸۸ با توکل و شوق وافر عازم هندوستان و کشمیر شد. در سرینگر استقبال دانشگاهیان کشمیر و تشکیل جلسات علمی در دانشگاه بزرگ سرینگر وجد و سروری عالمانه را برای ما در فضائی معنوی ایجاد کرد که وصف نشدنی است. بازدید از مسجدی که علامه در محله‌ی شیعیان سرینگر ساخته بودند و بعد شوق و ذوق ساکنین خوب و بی‌آلایش صوفی پوره که خاطراتی بس گرانبها از حافظیان داشتند و سینه یه سینه گفته شده و می‌شد.

صوفی پوره دهکده‌ای زیبا بود که علامه برای اقامت و تصنیف لوح محفوظ برگزیدند. در روی تپه‌ای در دامنه‌ی کوه ترال محلی را برای عبادت انتخاب کردند. قبله را به اهالی آنجا نشان دادند و برای تثبیت آن سکویی ساختند و روی آن نوشتند «کَشَفَ الدُّجی بِجَمالِه» دو رکعت نماز بخوانید و حاجت از خدا بخواهید. اکنون آن محل به نام «آستانه» شهرت دارد و زیارتگاه مردم کشمیر است که به آنجا می‌روند و نماز میخوانند و از خدا حاجت می‌طلبند. در صوفی پوره حافظیان «لوح محفوظ» را ابداع کرد که علامه محمدرضا حکیمی در مورد آن فرموده اند: «لوح محفوظ یکی از عجایب علمی و شگفت‌ آور قرن بیستم است».

بعد از لوح محفوظ روسای دانشگاه‌ها تقریظ‌هایی بر آن نوشتند. روزنامه‌ی معروف و پرتیرا‍ژ «دان» در مورد لوح محفوظ نوشت و حافظیان را دانشمند و ریاضیدان بزرگ ایران به شمار آورد.

در سال ۱۳۸۹ دانشگاه کشمیر با همکاری رایزنی فرهنگی ایران در هند و موسسه‌ی خاتون قلم بزرگداشتی را برگزار کردند برای عارفی که اسلام را در آن سرزمین گسترش داد و محبوب و مشهور در میان اقشار مردم در هند بود.

در سال جاری مسجدی که حافظیان در سرینگر ساخته بود که نیاز به مرمت و وسعت داشت که به همت نمایندگی دفتر مقام معظم رهبری در هند و خیرین نیکوکار در سه طبقه وسعت یافت و در صوفی پوره حسینیه و کتابخانه‌ای که حافظیان ساخته بود تعمیر و ترمیم شد و مدرسه‌ای به نام ایشان تاسیس گردید که در خردادماه سال جاری افتتاح گردید.

مردم با ایمان و معتقد صوفی پوره به همت خود با علاقمندی جاده‌ای در مسیر کوهستانی آستانه بر روی تپه احداث کردند. می‌دیدیم و به گوش می‌شنیدیم از کرامات آن بزرگ و خدمت به خلق و اطاعت به امر حق، از او بسیار می‌گفتند و ما را با شرف و بزرگواری ایشان آشناتر می‌ساختند. مردم خوش استقبال و شریف صوفی پوره که گویی پدر را بیشتر از ما می‌شناسند اصرار می‌کردند که سلام و گفته‌هایشان را به جمع مسلمانان و خاصه مسلمانان شیعه برسانیم. سپاس از آن مردمان قدرشناسی که این سیره را نسل به نسل به ارث گذاشتند.

به قول علامه حافظیان:

گر قبول افتد به عزّ و شرف *** بر سرم تاج اِصطفی باشد

به امیدی که روز رستاخیز *** به کفم وصف مصطفی باشد

بکفم وصف مصطفی گر بود *** نامه‌ام دست مرتضی باشد

نامه‌ام دست مرتضی که بود *** خوف ترسی مرا چرا باشد

شفعایم محمد (ص) است و علی (ع) *** قابل التوبه‌ام خدا باشد

سیئاتم بدل شود حسنات *** نصّ این در کتاب ما باشد

پروفسور احمد غنی خسروی استاد برجسته‌ی دانشگاه دهلی نوشته است:«اگر عرفان، شناسایی خویشتنِ خویش و درکِ رسیدن به حقیقتِ کلّ، یعنی خدای واحد و یگانه است؛ این همان نعمت و ودیعه‌ی بزرگ الهی است که مرحوم استاد سیّد ابوالحسن حافظیان (ره) در اوان جوانی به دست آورد و تا آخر عمر به پیشرفت و طیّ مراحل عالیّه آن کوشید تا آن‌که دعوت حق را لبیک گفت و در بارگاه ملکوتی حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا علیه السلام آرام گرفت. او از جمله کسانی است که نه انسان روزگار خود و نه مرد روزگار ماست، او انسان و مرد زمان و عصری است که ممکن است تکامل بشر و علوّ انسانیّت گاه گاهی در طول تاریخ بشری بتواند همانند و نظیر او را بیابد.»

با تشکر از حضار گرامی.

خداوندا! تو را سجده و سپاس می‌گذارم که هر که را خلوص نیت دیدی، توان عرضه‌ی مقصود بخشیدی.

والسلام

تصاویر پیش‌همایش عرفان اسلامی و سلوک معنوی علامه حافظیان دانشگاه تهران ۱۳۹۴