گزیده سخنان حجت السلام و المسلمین حاج آقای فاطمینیا در رونمایی كتاب حافظ اسرار سال 1390
نفوس مستعده
در کتاب تمهیدالقواعد ابن ترکه اصفهانی یک بابی دارد که آنهایی که درس آن را میدهند از این باب فرار میکنند و در آنجا آمدهاست که نفوس مستعده مثل علامه حافظیان و آقای نخودکی که در دار دنیا هستند به خانهای میمانند که در دست تعمیرات هستند یعنی خانهای که تعمیرات دارد، نردبان و تیر و تخته در آن هست و فضا تنگ کردهاست و وقتی که آنها را بیرون میبرند دستشان بازتر میشود؛ برعکس گفتهی وهابیها که خداوند میداند که مرحوم غستلانی کسی که شرح بخاری را نوشتهاست و از علمای خیلی بزرگ اهل سنت است میگوید: «پیغمبر اکرم (ص) در روز بدر سر چاهی که مشرکان را ریخته بودند رفتند و گفتند فلان ابن فلان حالا فهمیدید که حق با من بودهاست؟»، خلیفهی دوم آنجا بود و آمد و گفت: «یا رسول الله جسد بی جان حرف میزند؟»، پیامبر (ص) فرمودند: «ساکت باش والله که تو از اینها شنواتر نیستی، اینها میشنوند اما اجازه پاسخ دادن را ندارند».
مرحوم آقای حافظیان دارای نفس مستعده بودند، چنانکه بعد فوت ایشان همچنان برکاتشان نازل میشود و هیچگاه قطع نمیشود و الان که مرحوم شدند توانایی بیشتری دارند. ما معتقدیم که شخص پس از مرگش زندگی جاودانه و توانایی انجام کار دارد و بر عکس وهابی که میپندارند انسان بعد از مرگش هیچ قابلیتی ندارد.
اخلاص
حضرت حق میگوید که اگر بندهی من بر من تقرّب جوید من چشم و گوشش میشوم. دین اسلام مقدس بازی نیست، بزرگان فرمودهاند که نماز شب یا هر نافلهای که میخوانید باید کاشفیت داشته باشد تا حضرت حق چشمش، چشم تو شود. کاشفیت یعنی مکشوف عنه آن نماز محبت باشد لذا بلند شوم که ببینم چه به من میدهند آدم تاجر میشود و آن مهم نیست. باید دوست داشتن باشد و مهم نیست که چه چیز قرار است به انسان برسد و اگر اینگونه شد همه چیز میدهند. عشق و اخلاص در عمل بود که آقای حافظیان را به بالا رسانی، مگر شوخی است که کسی به هند برود و هزاران نفر را به تشیّع دعوت کند. ایشان با ذهن خالی رفته بودند و اگر ذرهای در ذهنش بود به آن مقام نمیرسیدند. آقای حافظیان خدا را برای خدا عبادت کردند و هرگز برای اینکه دعایشان مستجاب شود به این مقام نرسیده بودند.
باطن دین
اگر دین اسلام خلاصه در ناخن گرفتن و سبیل چیدن بود امام حسین (ع) در راهش کشته نمیشدند. چقدر این دین بزرگ است که توانسته چنین حافظیانی درست کند. این افراد نمازشان با نماز ما فرق داشته یا پیامبرشان و … اینطور نیست همه اینها در دین ما هست، فقط من غافلم که در دین هم ظاهر و هم باطن وجود دارد، علامه حافظیان به باطن دین رسیده بودند که به این مقام والا دست یافتند و قرآن میگوید که اینها را پاکیزگی باطن به اینجا رسانیدهاست.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.